۸ دلیل که بازار آزاد نسخه شفابخش اقتصاد است؟

بازار مبتنی بر عرضه و تقاضا چه نتایج و آثاری در مسیر توسعه صنایع و ایجاد توازن در زنجیره تولید، توزیع و مصرف بر جای می گذارد؟

حمزه چگینی 

روزنامه نگار و کارشناس اقتصادی 

چرا می گوییم عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت در اقتصاد باشد و تاکید ما بر حرکت مستمر ترن بازارها بر ریل اقتصاد آزاد بر چه اساس و مبنای فکری و عقلی است؟ این که کارشناسان مدام بر این نکته تاکید دارند که نظام قیمتی مبتنی بر عرضه و تقاضا تنها مسیر ایجاد تعادل در اقتصاد در همه بازارها از جمله بازار تایر است، از کجا منشا می گیرد و نویدبخش چه موضوعی است؟ تجربه کشورهای توسعه یافته یافته دنیا از خروج دولت ها از موضوع قیمت گذاری، به ما چه می گوید و چه تجربه هایی را منعکس می کند؟

در این یادداشت مختصر تلاش می کنیم به چند نمونه از اتفاقاتی که بازارها در یک اقتصاد آزاد تجربه خواهند کرد اشاره کنیم:

۱) علم اقتصاد می گوید قیمت واقعی قیمتی است که از تعادل در تمایلات خرید و فروش بازیگران اصلی بازار حاصل می شود؛ بطوریکه قیمت های بالاتر از مطلوبیت مصرف کننده به کاهش تقاضا منتهی می گردد و این امر در نقاط مختلف بحرانی و غیربحرانی بازار می تواند عملکردی دقیق ارایه کرده و سیگنال های مناسب را به دست اندرکاران حوزه تولید و سیاست گذاران اقتصادی ارایه کند.

۲) زمانی که قانون عرضه و تقاضا در اقتصاد به درستی و بدون هر نوع مداخله ای عمل کند، اساسا رفتار بازیگران در بازارها تعریف های خود را بازمی یابد. در این شرایط عرضه کننده و متقاضی در بازار رقابت کامل رفتاری جدا از وضعیت انحصار خواهند یافت و سیاست گذار نیز رویه های متفاوت را از خود نشان خواهد داد.

۳) زمانی که قانون عرضه و تقاضا برقرار باشد هر نوع کمبود کالا و یا مازاد، نیاز به واردات و یا زمینه سازی برای صادرات، تعرفه بندی و سیاست های تعرفه ای، سیاست گذاری در وضع یارانه ها (در مواقع مورد نیاز) به سرعت بروز می کند و به عبارتی سیگنال های سیاستی به بازار از کانال قیمت مخابره خواهد شد نه چیز دیگر.

۴) در اقتصاد مبتنی بر عرضه و تقاضا قیمت های ترجیحی، دولتی، قیمت بازار، قیمت یارانه ای و سایر قیمت ها حذف می شوند و تنها یک قیمت در بازار معنا می یابد که متغیر و متناسب با مطلوبیت دو طرف بازیگر در این بازار است.

۵) زمانی که قیمت ها در بازار بر مبنای اقتصاد بازار آزاد تعین می گردد قیمت در زنجیره تامین و تولید محصول نیز در مسیر تعادلی و درست قرار می گیرد. قیمت کالای وارداتی نیز در نقطه مناسبی از قیمت کالای تولیدی داخل و در رقابت با آن واقع می شود و در عین حال کالاهای مکمل و جایگزین نیز در موقعیت های درستی برای انتخاب بر مبنای عامل قیمت و نه چیز دیگر قرار می گیرند.

۶) زمانی که قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود انتظارات معنا می یابند و بازار نه تنها ب اساس شرایط کنونی بلکه بر اساس انتظارات آتی تنظیم می شود و در نتیجه زمانی که پیش بینی از هر نوع تغییر در وضعیت عرضه و تقاضا در آینده ایجاد می شود اثر آن نه به صورت یک شوک غافلگیرکننده بلکه به تدریج  و در قالب اصلاح های کوتاه مدت تعدیل می شود.

۷) زمانی که قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود هر تغییر در قیمت مواد اولیه، حمل و نقل، دستمزد و ده ها عامل دیگر با وقفه های کوتاه مدت در قیمت نهایی کالا بروز می کند و در نتیجه نه زیان انباشته ایجاد می شود که تولید را محدود و کاهشی کند و نه فنر قیمتی فشرده می شود که بعدا ضربه محکم تری بر مصرف کننده وارد کند. به علاوه هر نوع اثر ناشی از رشد قیمت در نتیجه افزایش قیمت مواد اولیه در انتخاب مصرف کنندگان ظاهر خواهد شد.

۸) موضوع دیگر عادت ذهنی مصرف کنندگان به قیمت های تعادلی در یک روند بلندمدت است که باعث می شود نقطه تعادلی در ذهن فعالان بازار شکل بگیرد و در نتیجه قیمت های بالاتر از قیمت تعادلی و یا پایین تر از آن با استفاده از مکانیزم های منطقی مبتنی بر بازار تغییر جهت دهد که این موضوع می تواند چرخ خارج از ریل اقتصاد بازارها را به مسیر برگرداند.

کد خبر 557

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha